در دنیای صنعتی امروزی همه چیز بر پایه اقتصاد میچرخد و میتوان گفت جنبه اقتصادی و مالی مسائل تا حدودی پررنگتر از زوایای دیگر شده است. درواقع هرکسی اگر مسئولیت یا کاری را به عهده میگیرد در قبال آن انتظار دریافت حقالزحمهای را دارد تا به سبب آن بتواند گذران زندگی کند. این پررنگ شدن و اهمیت پیدا کردن تا جایی است که اگر کسی بیچشمداشت کاری را انجام دهد با تعجب دیگران روبهرو خواهد شد، البته در میان این همه آدمهایی که اهل حساب و کتاباند و برای هر چیزی چرتکه میاندازند تا به صرفه باشد عدهای در سازمانهای مردم نهاد یا جمعیت هلالاحمر و صلیبسرخ و ... بیهیچ انتظاری و تنها به پشتوانه حس نوعدوستی فعالیت میکنند. کارهایی عامالمنفعهای که شاید خیلی وقتها کسی از آنها اطلاع نداشته باشد. شاید تاکنون کارهایی از این دست که ما به آنها کارهای داوطلبانه اطلاق میکنیم از زوایای مختلف بررسی شده باشند و اخبار، گزارش و مصاحبههای زیادی از این افراد که تجربه لذت حس انساندوستی را با هیچ لذتی عوض نمیکنند، منتشر شده باشند اما نکتهای که تاکنون مغفول مانده این است که اگر این افراد نبودند دولتها و جوامع باید برای هریک از این خدمات چه میزان هزینه میکردند؟ بهعنوان مثال جامعهای را متصور باشید که داوطلب امدادرسان ندارد، دولت این جامعه خیالی ما باید چه میزان برای استخدام افرادی که توانایی چنین کاری را داشته باشند هزینه کند؟ اگر در این جامعه موسسهای مثل محک، سمنهای گوناگون و... نبودند چه میزان هزینه انسانی و مالی باید صرف میشد تا خدماتی از این دست ارایه کنند؛ خدماتی که دلسوزانه اجرایی میشوند نهتنها برای رفع تکلیف! آیا دولت این جامعه تخیلی ما از عهده چنین هزینههایی برمیآید و توانایی این را دارد که بتواند چنین وظایف خطیری را در شرایط و حوزههای مختلف مدیریت کند!؟ واقعا اگر داوطلبان نبودند اصلا چنین فعالیتها و خدمات انساندوستانهای اجرایی میشد؟
تعریف کار داوطلبی
در سال ١٩٩٦ طی مقالهای ٣٠٠ تعریف مختلف از اصطلاح داوطلب مرور شد و چارچوبی برای تعریف داوطلبی تهیه! در این چارچوب ٤ بعد برای تعریف داوطلبی در نظر گرفته شده است. نخستین بعد؛ انتخاب آزاد است به این معنی که داوطلب آزادانه و بدون اجبار در فعالیت خاصی مشارکت میکند، البته برخی تعاریف داوطلبی با آزادی نسبی و همچنین تعهد به داوطلبی را نیز گنجاندهاند. بعد دوم درخصوص پاداش داوطلبان است. با توجه به تعاریف داوطلبی، داوطلب پاداش نمیگیرد، البته در تعاریف گستردهتر داوطلب میتواند پاداش بگیرد ولی نباید انتظار دریافت پاداش را داشته باشد. گستردهترین تعریف داوطلبی شامل دریافت پاداش بهازای هزینهکرد توسط داوطلب است. در بعد سوم، داوطلبان با توجه به ساختار فعالیتشان تعریف میشوند؛ تعریفی که دو حوزه متفاوت را دربرمیگیرد. تعریف اول تنها فعالیتهای داوطلبانه در ساختار رسمیسازمانی را میپذیرد ولی تعریف گستردهتر بعضی فعالیتها همچون کمک به همسایه، کمک به دوستان و... را نیز شامل میشود. چهارمین بعد از داوطلبی نیز درخصوص بهرهمندی از داوطلبی است. تعریف اول تنها فعالیتهای داوطلبی با هدف افراد غریبه را میپذیرد ولی دیگر تعاریف، نفع بردن دوستان و اقوام را نیز میپذیرند. در این بعد و در گستردهترین تعریف، خدمات داوطلبان به خودشان نیز پذیرفته میشود. با توجه به چهار بعد ذکرشده، میتوان داوطلب را اینگونه تعریف کرد: فردی با خواست و اراده خویش و بدون دریافت دستمزد که کار برای سازمانی غیرانتفاعی انجام میدهد و اعضای سازمان و دیگر مردم، بهرهمندان فعالیتهای داوطلبانه هستند.
اقتصاد داوطلبی
یکی از ویژگیهای بارز جامعه ایران که باید به آن بالید وجود جوانانی است که داوطلبانه حوزهای را برگزیدهاند و ایدههای خلاق خود را در آن اجرایی میکنند تا به سبب آن شرایط زندگی را برای همنوعان و حتی گیاهان و حیوانات فراهم آورند. ویژگیای که باعث شده ما با خیل عظیمیاز سمنها با عناوین گوناگون روبهرو باشیم. سازمانهایی که از طریق آنها برنامههای داوطلبانه کثیری اجرایی میشوند؛ فعالیتهایی که به جرأت میتوان گفت معادل بخش بزرگی از فعالیتهایی است که توسط کارکنان دستگاههای دولتی انجام میشوند. اما جای بسی تأسف است که در اقتصاد جهانی، تأثیر فعالیتهای داوطلبانه بر تولید ملی نادیده گرفته میشود و این نادیده گرفته شدن به محاسبه نشدن معادل پولی و مالی این دست از فعالیتها برمیگردد. درواقع پاسخ به این سوال از اهم مسائل است و بسیاری از واقعیتها را آشکار میکند، اینکه ارزش اقتصادی داوطلبی که برای امدادرسانی میرود یا فعالیت یک فرد انساندوست در یک منطقه محروم چقدر برآورد میشود، البته در این برآورد باید این مسأله را مدنظر قرار داد که کیفیت خدمت و فعالیت چنین افرادی قابل برآورد نیست چون با خلوص و از صمیم قلب است و اگر قرار باشد فردی بهعنوان رفع تکلیف یا منبع درآمد به این فعالیتها نگاه کند چنین گستردگی و کیفیتی را ما شاهد نخواهیم بود. ما باید چند تن کارمند و مسئول و مدیر و... انتخاب میکردیم تا یک فعالیت عمرانی در یک منطقه محروم دور افتاده اجرایی میشد؟ فعالیتی که به همت چند جوان و به کمک خیرینی به بهترین شکل اجرایی میشود. موردی که باید در مورد فعالیتهای داوطلبانه در نظر گرفت این است که در کنار ارزش اقتصادی که به وجود میآورند به اصطلاح اقتصادی «اثرات جانبی مثبت» نیز دارند. بهعنوان مثال کمکهای اولیهای که در حوادث به صورت داوطلبانهای انجام میشود، افراد دچار اثرات کمتری میشوند و در نتیجه هزینه کمتری در این راستا تقبل. یکی از نمونههای «اثرات جانبی مثبت» فعالیتهای داوطلبانه مشارکت جوانان داوطلب سراسر کشور در طرحهای نوروزی است؛ در قالب طرح ملی ایمنی و سلامت مسافران نوروزی درواقع این طرحها باعث کاهش تصادفات میشوند و درنهایت از هزینههای جانی، مصدومیت، هزینههای بیمه و دیگر هزینههایی که به اقتصاد تحمیل میشوند میکاهد. گاها برخی از هزینههای این حوادث دیده نمیشوند اما با این حال وجود دارند و تأثیر خود را میگذارند؛ هزینهای که به دلیل بیسرپرست شدن خانوادهای به بار میآید و در پی آن ما انواع آسیبهای اجتماعی ناشی از آن را داریم.
ارزش اقتصادی داوطلبی در صلیبسرخ و هلالاحمر
سرمایه اصلی جنبش جهانی صلیبسرخ و هلالاحمر داوطلبان هستند و به واقع میتوان گفت بدون داوطلبان این دو نهاد نمیتوانستند خدماتی در این وسعت در سطح جهانی ارایه کنند؛ خدماتی که رنگ و نژاد و مذهب و مرز نمیشناسد و تنها دلیل موجه خود را انسانیت و صلح دوستی قرار داده است. با قبول این واقعیت که داوطلبان ستونهای اصلی هلالاحمر و صلیبسرخ هستند این سوال پیش میآید که با توجه به گستردگی خدمات ارایه شده در سراسر جهان چه تعداد داوطلب مشغول فعالیت هستند و این فعالیتها چه میزان ارزش مالی دارند؟ البته فدراسیون بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر در سال ٢٠١١ پاسخی برای این سؤال یافتند، در سال ٢٠٠٩ بیش از ١٣میلیون عضو فعال جنبش جهانی صلیبسرخ و هلالاحمر به ارزش ٦میلیارد دلار خدمات داوطلبانه ارایه دادهاند خدماتی که شامل حال ٣٠میلیون از آدمهای روی کرهزمین شد. واقعیت این است که بهطور میانگین در سراسر جهان بهازای هر کارمند صلیبسرخ و هلالاحمر ٢٠ داوطلب فعالیت میکند. این آمار برای کشورهای صحرای آفریقا بهازای هر کارمند ٣٢٧ داوطلب است و برای جنوبشرق آسیا ٣٤٢ داوطلب بهازای هر کارمند. البته پایینترین نرخ به کانادا و ایالات متحده تعلق میگیرد که بهازای هر کارمند ١١ داوطلب ایفای نقش میکند.
ارزش اقتصادی فعالیت داوطلبانه جوانان هلالاحمر استان یزد
برای محاسبه ارزش اقتصادی فعالیت داوطلبانه تاکنون تحقیقات مختلفی در سطح جهان صورت گرفته و روشهای اقتصادی متفاوتی برای محاسبه آن به کار رفته است؛ یکی از روشهایی که برای محاسبه ارزش اقتصادی و تحلیل هزینه منفعت توسط فدراسیون بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر صورت گرفته روش ویوا است. نگارنده برای ملموستر شدن این مسأله براساس روش ویوا ارزش اقتصادی فعالیتهای داوطلبانه جوانان هلالاحمر استان یزد را در طرح ایمنی و سلامت مسافران نوروزی محاسبه کرده است. براساس روش ویوا، ١٠٣٤نفر روز فعالیت جوانان هلالاحمر استان یزد در کشیکهای ١٠ساعته در طول طرح ایمنی و سلامت مسافران نوروز با احتساب حداقل دستمزد کارکنان، نزدیک به یکمیلیارد ریال است که با توجه به هزینه ٢٠٠میلیون ریالی جمعیت هلالاحمر استان در طول این ایام برای ایاب و ذهاب و غذای این داوطلبان، عایدی آن ٥ریال محاسبه شده است. یعنی اینکه بهازای هر ریال هزینه توسط هلالاحمر استان، ٥ریال عایدی و درآمد از طریق فعالیت داوطلبی نصیب کشور شده است. براساس همین تحقیق چنانچه این میزان فعالیت بهجای داوطلبان برعهده کارکنان سپرده میشد باید برای راهنمایی مسافران نوروزی در استان یزد افرادی استخدام میشدند که نیاز به استخدام ٩٠ نفر در ١٨ روز ایام طرح بود. این نکتهای است که توسط نهادهای حکومتی و دولتی کشور دیده نشده و نمیشود و اگر به این ارزش داوطلبان هلالاحمر پی برده میشد مطمئنا حمایت بیشتری از این جمعیت صورت میگرفت.
بازدید : 581
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 5:27